سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل نوشت
ارسال شده در چهارشنبه 93/12/27 ساعت 4:56 ع توسط هادی بلاغی

این آخرین یادداشت امسال است و خیلی دوست داشتم اوضاع جوری رقم بخورد که 

این یادداشت را ننویسم ولی حیف که نشد. و مجبور شدم این نگرانی را بنویسم.

شهر ما، همدان، ملقب است به دارالمومنین و دار المجاهدین.

حدود 8000 شهید در انقلاب و جنگ تحمیلی تقدیم اسلام کرده است.

بعد از جنگ و شرایط مختلف هم شهدای زیادی تقدیم کرده ایم.

در تفحص شهدا بعد از جنگ شهید جلال شعبانی و شهید سید امیر تشت زرین ،

در درگیری با منافقین و ضدانقلاب در همدان شهید علی ناصری و شهید محمود چراغی ،

در نبرد با اشرار در مناطق مختلف کشور شهید سریشی ، الله یاری و ...

در نبرد با پژاک فرمانده لشکر شهید سردار قهاری سعید و از شهدای صابرین شهید محمد غفاری،

در پاک سازی میادین مین به جامانده از جنگ مثل شهید همتی ، 10 شهید از زائرینی که به قصد زیارت عتبات 

به عراق رفتند و توسط تکفیری ها به شهادت رسیدند، حتی از 4 شهید هسته ای که تا کنون داشته ایم 

یک شهید همدانی است و در آسمان ایران می درخشد ،دانشمند شهید مصطفی احمدی روشن.

ولی بعد از گذشت سه چهار سال از نفوذ جریان تکفیری وابسته به استکبار در سوریه و حدود نه ماه در عراق  

که از اقصی نقاط جهان مسلمانان برای دفاع از حرم های اهل بیت راهی عراق و سوریه شدند و از کشورهای مختلف دنیا 

و از شهرهای مختلف ایران شهدایی در دفاع از حرم ها داشتیم ، چرا از همدان شهید مدافع حرم نداریم؟

چرا از همشهری های ما این مدال به گردن کسی نیافتاده است ؟! چرا ؟!

آیا ما شهید مدافع حرم خواهیم داشت؟ آیا نگاه خاص حضرت زهرا سلام الله علیها شامل شهر ما هم خواهد شد؟

نکند به خاطر برخی حرفها ، حرکات و کارها و نمک نشناسی ها باب شهادت به روی مابسته شده است؟

نکند که .......

با این سوال و نگرانی امسال را به سر می بریم و امیدوارم این نگرانی هرچه زودتر به پایان برسد.

امیدوارم هرهمدانی که این مطلب را می خواند و واقعا دوست دارد اولین شهید مدافع حرم همدان باشد به این توفیق دست یابد.

امیدوارم اولین شهید مدافع حرم همدان .........................

 

 





      
ارسال شده در چهارشنبه 93/12/27 ساعت 3:38 ع توسط هادی بلاغی

یکی از چیزهایی که در طول پیاده روی اربعین امسال خود نمایی می کرد و نگاه را به خود جذب می نمود

تابلوهایی بود که با مضامین جالب و یا تصاویر شهدا در مسیر وجود داشت.

روی یک تابلو نوشته بودند ( راه قدس از کربلا میگذرد ، کربلا 57 کیلومتر، قدس 1320 کیلومتر)

با دیدن این تابلو یاد پارسای بی ادعا شهید حسن طهرانی مقدم افتادم و وصییتش که فرموده بود:

(روی سنگ قبرم بنویسید اینجا مزار کسی است که می خواست اسراییل را نابود کند.)

مضمون این تابلو و یاد سردار شهید طهرانی مقدم تا آخر زیارت اربعین در ذهنم بود.

تابلوهایی مزین به تصاویر شهدا در مسیربود که در پایین آن نوشته بودند (شهدا نداء المرجعیته)

این شهدا پس از اعلام جهاد توسط مرجعیت دینی عراق به نبرد با تکفیری ها رفته بودند و به فیض عظیم 

شهادت نائل آمده بودند و نکته جالب آن سن شهدا بود که اکثرا جوان بودند.

تابلوهایی دیگر از شهدا هم در مسیر بود که پایین آن عبارتی دلربایی میکرد (شهداء العقیله).

این شهدا در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها در سوریه به شهادت رسیده بودند.

کلا شهدا را دوست دارم و به جایگاه و عظمتشان غبطه می خورم ولی این عبارت بدجوری هواییم کرد وهنوز که هنوز است 

با تکرار عبارت (شهداءالعقیله ) منقلب می شوم. شهداء العقیله  شهداء العقیله   شهداء العقیله

از خدا می خواهم که به حق حضرت زینب کبری سلام الله علیها

و به حق شهدای مظلوم شیعه در دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام  به دست ما انتقام اهل بیت

را از دشمنان اسلام بگیرد و مدال ارزشمند (شهداء العقیله) را به گردن ما هم بیاندازد.

خوشا به حال شهداء العقیله و تمامی شهدا و بسیجی های حضرت زهرا و امیرالمومنین سلام الله علیهم.

 





      
ارسال شده در شنبه 93/9/29 ساعت 10:10 ص توسط هادی بلاغی

برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد، یک افق است،

یک منظر معنوی است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده‌ایم؛

نه یک بار و نه دو بار، به تعداد شهدایمان. 

 

چقدر این زیارت کربلا با دفعات قبل فرق داشت ، 

چقدر امام و شهدا در این زیارت دیده می شدند همچنین آقا.

اصلا نمی شد امام و آقا و شهدا رایاد نکنی.

چقدر با بعضی شهدا و جملاتشان مانوس بودیم.

مخصوصا این جملات سید مرتضای آوینی :

 

(بعضی‌ها ما را سرزنش می‌کنند که چرا دم از کربلا می‌زنید و از عاشورا.

آنها نمی‌دانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد، یک افق است،

یک منظر معنوی است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده‌ایم؛ نه یک بار و نه دو بار، به تعداد شهدایمان.)

 

این جملات چقدر امسال محسوس و قابل مشاهده بود ، می شد این جملات را با گوشت و پوست و استخوان لمس کرد.

آوینی چه افق دیدی داشت ؟! کجاها را می دید ؟

و ساده لوحانی که افق دیدشان بیشتر از نوک بینی شان نیست در برابر این جملات چه برخوردهایی با او کردند ؟!

چقدر حال و هوای رزمایشی و عملیاتی بر این زیارت حاکم بود.

شاید اگر زیارت اربعین امسال را بزرگترین رزمایش تاریخ اسلام بنامیم،

بیراهه نگفته باشیم و به نظر حقیر این رزمایش علاوه بر آثار محسوس ونامحسوس مادی و معنوی که داشت

و در آینده بیشتر نمایان خواهد شد رزمایش صرف هم نبود،

رزمایش در شرایط عادی و معمولی هم نبود، بیشتر به رزمایش قبل از عملیات بزرگ و سرنوشت ساز شبیه بود.

 





      
ارسال شده در یکشنبه 93/9/2 ساعت 11:44 ص توسط هادی بلاغی

مفضل در نزد امام صادق (ع) بود، و عرضه داشت:  ای کاش شما رئیس عالم بودید و الان بر عالم حکمرانی می‌کردید

(شبیه همین آرزوهایی که ما داریم و دعا می‌کنیم امام زمان‌مان هرچه زودتر بیاید)

 

امام صادق(ع) به او فرمود:

اگر من حاکم جامعه بودم،تو باید شب تا صبح پیش من می‌نشستی

و با هم برای خدمت کردن به دین،و آباد کردن جهان برنامه‌ریزی می‌کردیم

و از صبح تا شب هم باید این برنامه‌ها را اجرا می‌کردیم

ولی الان راحت هستی و می‌توانی استراحت کنی.


 (عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ... فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ نَظَرِی إِلَى بَنِی الْعَبَّاسِ وَ مَا فِی أَیْدِیهِمْ مِنْ هَذَا الْمُلْکِ وَ السُّلْطَانِ وَ الْجَبَرُوتِ

فَلَوْ کَانَ ذَلِکَ لَکُمْ‏ لَکُنَّا فِیهِ‏ مَعَکُمْ‏ فَقَالَ‏ یَا مُفَضَّلُ أَمَا لَوْ کَانَ ذَلِکَ لَمْ یَکُنْ إِلَّا سِیَاسَةُ اللَّیْلِ وَ سَبَاحَةُ النَّهَارِ وَ أَکْلُ الْجَشِبِ وَ

لُبْسُ الْخَشِنِ شِبْهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ إِلَّا فَالنَّارُ فَزُوِیَ ذَلِکَ عَنَّا فَصِرْنَا نَأْکُلُ وَ نَشْرَبُ وَ هَلْ رَأَیْتَ ظُلَامَةً جَعَلَهَا اللَّهُ نِعْمَةً مِثْلَ هَذا؛

غیبت نعمانی/287)





      
ارسال شده در سه شنبه 93/8/20 ساعت 3:27 ع توسط هادی بلاغی

 

به گزارش جهان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هیات، سحرگاه جمعه اول ذیحجه بود که در حرم مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) پس از یک مناجات شبانگاهی با نوای دعای کمیل حاج سعید حدادیان مداح اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، با وی به گفتگو نشستیم. گفتگویی در یک محل ملکوتی و بی مانند، در ساعتی مقدس و پربرکت قسمت انتهای این مصاحبه پس از انتشار نظرات رهبر معظم انقلاب درباره عزاداری اضافه شد. مشروح مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

لطفا بفرمایید چه موقع و در چه محله ای متولد شدید.

 زنده شدن مهم‌تر از تاریخ تولد است

بسم الله الرحمن الرحیم؛ السلام و علیکم و رحمه‌ الله … این سوال را قبلا هم جواب دادم اما به نظرم مهم تر از تاریخ تولدم این است که من کی زنده شدم یعنی احیای من کی بوده است. در این باره باید بگویم قبل از عملیات کربلای چهار بود، نماز ظهر و عصر را که خواندیم بین دو نماز به من گفتند چیزی بخوان؛ یک حال دیگری شد. حالا من یک موقع می‌گویم حجابی کنار رفت فکر می‌کنید مثلا چشمی باز شد، نه! حقیقت امر این‌که تیرگی قبل از آن خیلی بود؛ خیلی تیرگی‌ها از آن جلسه رفت؛ پرده‌های ظلمتی که وجود ما را گرفته بود واقعا در همین جلسه کنار رفت و یک فضای ویژه‌ای شد. همه بچه‌های شهرستان و روستا با ما بودند یک سادگی در بچه ها موج می‌زد. شعرهای باباطاهر واقعا به درد فضای جبهه می‌خورد بعضی از آنها را خواندم روضه غلام سیاه امام حسین(ع) را خواندم. اگر به من بگویند لیله‌ القدر تو کی بوده است می گویم ظهر روز قبل از کربلای چهار.

 امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) پدر معنوی ما هستند

پدرم هم مرحوم آقای عبدالحمید حدادیان عاشقش بودم، مادرم خدا رحمت کند منتهی وقتی نگاهمان را بلند می‌کنیم می‌بینیم ما واقعا امام(ره) پدرمان بوده یعنی به ما بگویند پدرت کیست باید بگویم ما همه مان اولاد معنوی امام هستیم و هم اکنون هم واقعا آقا پدر معنوی ماست و احساس می کنیم آقا مثل اولادش ما را دوست دارد. چه امام چه مقام معظم رهبری. به امیرالمومنین(ع) در زیارت‌نامه عرض می‌کنیم “کنت ابا الرحیما للمومنین” واقعا پدر همه مومنین امیرالمومنین(ع) است، درست است ما سادات نیستیم ولی این را زیارت‌‌نامه می گوید. همین امام رئوف امام رضا(ع) در اصول کافی یک متن عظیمی است که در شئونات امام آمده است، آن‌جا حضرت می‌فرمایند که امام از پدر دلسوزتراست یعنی فوق پدر است.

 اولین خصوصیت مداح معرفت امامیه شیعه است ادامه مطلب...



      
<      1   2   3   4   5   >>   >