سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل نوشت
ارسال شده در دوشنبه 91/9/20 ساعت 2:16 ع توسط هادی بلاغی

2006،33.2009،22.2012،8........؟!

درسال 2006اسراییل جنگی را با حزب الله لبنان شروع کرد که پس از
33روز با شکست مفتضحانه ای روبرو شد.
در سال 2009 جنگی را با مردم بی دفاع غزه آغاز کرد که پس از22 روز
نهایتا با پیروزی مقاومت و شکست اسراییل پایان یافت.
در سال 2012 جنگی را با مردم غزه شروع کرد که با واکنش موشکی
فلسطین روبرو شد و اسراییل دستپاچه و سراسیمه پس از فقط 8 روز
جنگی را که آغاز گرش بود، با شکست طرح گنبد آهنین مجبور به ترکش شد.
 
اگر به همین منوال پیش برود آیا پس از نهایتا دو جنگ دیگر
چیزی از رژیم جعلی اسراییل باقی خواهد ماند؟

آیا واقعا این رژیم توانایی تهدید یا حمله به ایران را دارد؟

آیا نزدیک نیست تحقق آرزوی شهید تهرانی مقدم ؟

آیا نزدیک نیست تحقق فرمایش امام راحل مبنی بر
حذف اسراییل از صفحه روزگار ؟

 





      
ارسال شده در چهارشنبه 91/9/1 ساعت 9:15 ص توسط هادی بلاغی

این روزها که محرم و هفته بسیج و تحریم و مباحث مختلف اقتصادی

با هم عجین شده است خواندن و یاد آوری این جملات ملکوتی بیشتر می چسبد:

 

«امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم.

  آب را جـــیره بندی کرده ایم. نان را جیره بنــــــدی کرده ایم.

عطــش همه را هلاک کرده است،

 هـــمه را جز شهدا، که حالا کنارهم در انتــــــهای کانال خوابیده اند.

 دیگر شــــهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات پسر فاطمه(س

 

مادر نظری سوی دل ما        تا پربکشیم سمت شهدا

ابد والله یازهرا (سلام الله علیها) ما ننسا حسینا.





      
ارسال شده در سه شنبه 91/7/25 ساعت 10:50 ص توسط هادی بلاغی

آن روز متوسلیان حال خوشی داشت، مخصوصا وقتی که برای زیارت مقام مقدس

راس الحسین علیه السلام رفته بود.

ایشان در کنار مقام راس الحسین علیه السلام مثل این تعزیه خوان ها

همین طور از مقام آن مکان می گفت و اشک می ریخت.

طوری که با صدای بلند گریه می کرد و می گفت :

برادرها این جا راس الحسین علیه السلام را به نیزه زدند و عمه ی سادات

را به اسیری آوردند.این جا شامیان به اهل بیت امام حسین علیه السلام

آن چنان ظلمی روا داشتند که روی تاریخ را سیاه کردند.

ما می خواهیم اسرائیلی را اسیر بگیریم ،

غل و زنجیر به پایشان ببندیم و در بازار دمشق راه ببریم

تا تمام دنیا بداند که ما در مقابل این ها می ایستیم.





      
ارسال شده در شنبه 91/7/22 ساعت 10:8 ص توسط هادی بلاغی

 سه شنبه 19 مهر 1390 به سمت کرمانشاه در حرکت بودیم

تا خودمان را برای سفر امام خامنه ای به آنجا برسانیم.

بگذریم از اینکه انگار راه طولانی تر شده بود و خیال تمام شدن نداشت.

بالاخره به میدان امام کرمانشاه رسیدیم و در بدو ورود مسیر فرودگاه تا

محل سخنرانی آقا را بازدید کردیم.

چهره شهر کاملا عوض شده بود و کرمانشاه حال وهوای سالهای نه چندان دور را

به خود گرفته بود ، شهدا هم به مسیر استقبال آمده بودند.

تمثال مبارک آقا جلوه دیگری به شهر داده بود

چشم بگشا که جلوه دلدار     به تجلی است از در و دیوار

همین شب اول خبری شنیدم که سخت متاثرم کرد .

پرواز های حجاج کرمانشاهی انجام شده بود و این یعنی آنها برای استقبال

از آقا در شهرشان نیستند!!!

با تمام اشتیاق و علاقه ای که به حج و سرزمین مادریمان داشته و دارم

این بار اصلا دلم نمی خواست که جزء حاجی ها باشم و برایشان خیلی افسوس خوردم

واین شعر رابا خودم زمزمه کردم :

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید   معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار   در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید   هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید   یک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید   از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته ی گل کو ،اگر آن باغ بدیدید   یک گوهر جان کو، اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنج شما گنج شما باد  

افسوس که بر گنج شما پرده شمایید !





      
ارسال شده در یکشنبه 91/7/16 ساعت 3:32 ع توسط هادی بلاغی

 دیروز یا امروز یا فردا همین است    فتنه همیشه این طرف‌ها در کمین است 

 ما هر چه خوردیم از خودی بوده نه از غیر  این مار سی سال است که در آستین است

 چون صخره باید بود و همچون موج سرکش    سیل جواب این هجوم سهمگین است

 اینجا نه کوفه نه مدینه نه فلسطین         این مملکت ملک امیرالمؤمنین است 

ما از شهادت هیچ پروایی نداریم       هر کس حسینی زندگی کرده چنین است.





      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >