آن روز متوسلیان حال خوشی داشت، مخصوصا وقتی که برای زیارت مقام مقدس
راس الحسین علیه السلام رفته بود.
ایشان در کنار مقام راس الحسین علیه السلام مثل این تعزیه خوان ها
همین طور از مقام آن مکان می گفت و اشک می ریخت.
طوری که با صدای بلند گریه می کرد و می گفت :
برادرها این جا راس الحسین علیه السلام را به نیزه زدند و عمه ی سادات
را به اسیری آوردند.این جا شامیان به اهل بیت امام حسین علیه السلام
آن چنان ظلمی روا داشتند که روی تاریخ را سیاه کردند.
ما می خواهیم اسرائیلی را اسیر بگیریم ،
غل و زنجیر به پایشان ببندیم و در بازار دمشق راه ببریم
تا تمام دنیا بداند که ما در مقابل این ها می ایستیم.